چیدمان فروشگاهی شاید یکی از مهمترین اصول بازاریابی تجاری یا Trade Marketing باشد. طراحی و چیدمان فروشگاهی به صورت کلی یعنی برنامهریزی و هماهنگ سازی برای قرارگیری کالای مناسب در محل مناسب، در زمان مناسب و به میزان مناسب به طوری که به افزایش رضایت مشتری و سودآوری نهایی منجر شود. چیدمان فروشگاهی اصولی بدون توجه به رنگها و ویژگیهای بصری هر کالا ممکن نیست. از طرف دیگر، استفاده از تکنیکهای روانشناسی را نمیتوان نادیده گرفت. بنابراین فردی که در این عرصه مشغول به فعالیت است باید هم بازاریابی بداند و هم دید هنری و روانشناسی داشته باشد.
طراحی و چیدمان فروشگاهی در صورتی که به شکل اصولی انجام شود نه تنها به معنی استفاده کارآمد از فضاست بلکه میتواند تاثیر چشمگیری در رشد فروش داشته باشد. به طوری که مدیران برندها حاضرند برای قرارگیری کالاهایشان در قسمتهای خاصی از فروشگاه که به «هات اسپات» شناخته میشوند و ترافیک رفت و آمد بالایی دارند، هزینهی بیشتری بپردازند.
چیدمان فروشگاهی دارای دو زیرمجموعهی مهم است؛ جایگاه قفسهها در فروشگاهها و نوع چینش کالاها در قفسهها
همهی فروشگاههای خرده فروشی فارغ از اندازه شامل استندها و قفسههایی هستند که کالاها را به مصرف کنندگان نمایش میدهد. با وجود اینکه این قفسهها شباهت زیادی به یکدیگر دارند، همهی آنها از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. هر فروشگاهی تعدادی هات اسپات دارد که میزان فروش در آنها بیشتر است.
چند نمونه هات اسپات معمول در خرده فروشیها: • اِندکپها یا همان سرلاینها • ورودی فروشگاهها • نزدیک صندوق
نوع کالای مصرفی نیز میتواند در رفتار مشتری تاثیرگذار باشد و باید در محل قرارگیری قفسههای فروشگاهی مربوطه مدنظر قرار بگیرد. برای مثال کالاهایی مثل گوشت، مرغ، پنیر و لبنیات همیشه در فهرست خرید خریداران هستند. این قبیل کالاها باید در قفسهها و یخچالهای انتهای فروشگاه قرار بگیرند. با این ترفند خریدار مجبور میشود برای خرید کالاهای همیشگی تا انتهای فروشگاه برود و در این مسیر به چیدمان کالاهایی که قصد خریدشان را ندارد، نگاهی بیندازد و حتی نسبت به خرید آنها تشویق شود.
اهمیت چینش قفسه ها در فروشگاههای خرده فروشی بر کارشناسان این امر پوشیده نیست. چیدمان کالاها روی قفسهها باید از استانداردها و اصول خاصی پیروی کند. ابزارهایی مانند پلانوگرام ها یا چیدمان چندوجهی برای این کار بسیار مفید هستند. پلانوگرام، شکل یا نموداری بصری است که نشان میدهد هر یک از کالاها باید در کدام نقطه از فروشگاه قرار بگیرد. کارشناسان چیدمان با استفاده از این شیوه میتوانند از چینش اصولی کالاها در قفسهها اطمینان حاصل کنند. در چینش قفسهها، شناخت اهمیت طبقات قفسهها نیز مهم است. به صورت کلی، برندها بر سر چینش کالاها در دو طبقهی میانی رقابت بیشتری دارند، چراکه این طبقات در سطح چشم خریدار قرار دارد و کالاها در این ناحیهها بیشتر جلب توجه میکنند. اما این به آن معنا نیست که سایر طبقات بی اهمیت باشند. برای مثال، قفسههای پایینی هم محل مناسبی برای به نمایش درآوردن محصولاتی با ابعاد بزرگ و طراحی خاص و چشمگیر هستند و هم برای قرارگرفتن کالاهایی همچون اسباب بازی یا خوراکی های ویژه کودکان مناسبتر هستند زیرا در سطح چشم این گروه سنی قرار دارند.